وقتی من و شما در حال صحبت و تبادل نظر هستیم، در صورتی میتوانیم حرفهای یکدیگر را بفهمیم یا تایید کنیم که پیشفرضهای مشترکی در مورد آن موضوع مورد نظر داشته باشیم. مثلا وقتی در حال بحث در مورد (روز) هستیم، باید قبل از هرچیز، هر دو اعتقاد داشته باشیم که خورشید، دلیل اصلی ماهیت روز است. در غیر این صورت، هیچ وقت نتایج بحثمان همگرا نمیشود.
چنین چیزی در پژوهش هم وجود دارد. یعنی زمانی پژوهش شما از منظر عدهای از دانشمندان و پژوهشگران مورد قبول است که نگاه و جهانبینی شما نیز مثل آنها باشد (به این توافق و اجماع بر سر جهانبینی و معرفتشناسی و روششناسی، پارادایم میگویند). آن چیزی که نمود عینی توافق و اجماع را شکل میدهد، روششناسی پژوهش است. یعنی روشی را برای پژوهش اتخاذ کنیم که مورد تایید مجامع علمی است و در یک پارادایم خاص، پذیرفته شده است. در واقع، اصلی ترین روش ارزیابی نتایج یک پژوهش، بررسی روش پژوهش آن، و اطمینان از درست انتخاب شدن و درست اجرا شدن آن است. به عبارت دیگر، زبان مشترک علم در یک پارادایم خاص، روش پژوهش (های) پذیرفته شده در آن پارادایم است.
بنابراین، تقلیل ذهنی روش پژوهش در حد یک ابزار، کاملا غیر منطقی، غیرعقلانی و حتی توهین به ذات علم است.